گاهی نمی شود که نمی شود ...تلاشهایت پاسخ داده نمی شودندروزگازت رو ریپیت عمل میکنهتکرار تمام لحظه های بد تکرار تلخی هاتکرار تنهاییو تکرار تمام سختی ها....گاهی آدم کم می آورد آنگاه که میبینی هر لحظه که چشمهایت را باز میکنی تا ببینی کجا ایستاده ای ...اماآنگاه بازهم خود را غرق در منجلاب زندگیت میبینی بازهم مانند همیشه تنها و غمگین سخت است ...6 سال باشد لبخند را ب لبان خود ندیده باشی :)سخت است...دلت لک زده باشد ذره ای آرامش !ذره ای حال خوب :)ذره ای زندگی کردن واقعی ...نه فقط ادامه دادن و تکرار کردن ....نه فقط سکوت از سر ناچاری.زندگیمان پر شده از سردردهایی که تمامی ندارندروزمرگی هایی که حالمان را به هم می زندشب ها آخ شب ها امان از شب ها هرچه از شب ها بگوییم کم است بد دردی دارند لامصبهجوم تموم افکار ، دلتنگی ها ، خستگی ها ، حال بد ، گریه ، سر درد ، بی خوابی و خیلی چیزهای دیگر که کلمات توان توصیفش را ندارندچه می شد چه می شد اگر شب ها نبودن چه می شد اگر فقط یکبار فقط یکبار زندگی به کام ما می شدخوب می شد نه ؟ من که نچشیدم اما خوشبحال شمایی طعمش را چشیده اید.قدر لحظه های خوبتان را بدانید الکی آن ها را تلخ نکنیددست یارتان را بگیرید و غرق شوید غرق شوید در همان لحظه قشنگبخدا که زندگی همین لحظه هاست ساده از کنارش نگذرید.برای تداوم حال خوب لحظه های قشنگتان تلاش کنید حتی اگر جواب نداد حداقل از خودتان ناراضی نیستید.به جای منم خوب باشید من که نتوانستم خوب باشم تلاش کردما نشد!من ی لبخند زدم ی عمر تاوان دادم :)حالا دسگه لبخندام خشکشون زده .شما به جای منم بخندید خاهش می کنم ازتون...
[ بازدید : 896 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ يکشنبه 20 بهمن 1398 ] [ 21:16 ] [ ... ] [ ] ...
ادامه مطلبما را در سایت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : saba99 بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1402 ساعت: 19:30